از پنجره

ساخت وبلاگ
همه مردان گاهی نیاز دارند به غار تنهای پناه ببرند تا بلکه reload بشند ، refresh بشند ، جان تازه‌ای بگیرند .یعنی فکری بکند بدون اینکه کسی بپرسد ، آهی بکشد بدون اینکه کسی بشنود . اشکی بریزد بدون اینکه کسی ببیند .این امکان را برایش فراهم کنید ، نتیجه‌اش حتما مثبت خواهد بود .گاهی خیلی از مشکلات مردان در همین غار تنهایی حل خواهد شد ، استرس و اضطراب در این مکان تخلیه خواهد شد . افکار پریشان منظم خواهد شد و ..... خیلی چیزای دیگه . + نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 22:53 توسط  |  از پنجره...
ما را در سایت از پنجره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dorehgarde بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 16:48

دیشب خونه مادر بودیم . شب خوبی بود . همه جمع بودند و خوش گذشت اما انگار چشمان لیلا دنبال چیزی می‌گشت . صبح رفتیم سرخاک ، سر مزار مادر بغضش را خالی کرد . شلوغ بود ، همه با دسته‌های گل بر سر مزار مادرانشان بودند تا روز مادر را گرامی بدارند .نهار رفتیم خونه پدرش ، دسته گلی برای مادر ناتنی گرفتیم و کمی هم مخلفات از خونه برداشتیم . کادو هم دادیم . چقدر این زن از این حرکت خوشحال شد .عصر رفتیم بیمارستان به خاله‌اش سرزدیم ، سکته مغزی کرده ، آنجا هم یکبار دیگر بغض کرد و اشک ریخت .امشب خیلی دوست داشتم از همسرم بنویسم اما .....حداقل‌ یک جمله مینویسم .من بارها خوانده‌ و شنیده‌ام ، بارها و بارها ، که عشق یک روزی تمام و یا که کمرنگ می‌شود . اما باور دارم این یک قاعده‌ کلی نیست. + نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۴۰۱ ساعت 23:14 توسط  |  از پنجره...
ما را در سایت از پنجره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dorehgarde بازدید : 87 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 13:41

پیامی که دیروز رسيد .حامی گرامی، فرزند معنوی به نام تارا ...... از فهرست فرزندان تحت حمایت شما حذف گردید.شماره تلفن کارشناس اکرام .....حامی گرامی، فرزند معنوی به نام میثم ..... به فرزندان تحت حمایت شما اضافه گردید. شماره تلفن کارشناس اکرام .....بحمدالله تارا خانم ازدواج کرد . الهی که خوشبخت بشه .پی‌نوشت. این پست فقط بخاطر ترویج طرح اکرام است . دلم نیامد حس زیبایی که با این پیام دریافت کردم را بیان نکنم .شاید در دنیای وبلاگ باعث خیری شد .چند دقیقه بعد :دوست داشتید لینک زیر را هم باز کنید .http://fateme8373.blogfa.com/کم پیش میاد وبی را تصادفی باز کنم و تا آخر بخونمش . دو سه روز پیش بهش برخوردم و آدرسش را نگه داشتم تا سر فرصت بخونم .عشق را ساده و بی‌پیرایه به تصویر کشیده است. + نوشته شده در پنجشنبه ششم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 23:12 توسط  |  از پنجره...
ما را در سایت از پنجره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dorehgarde بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 13:41

مادر را بردم دکتر، دکتر سونوگراف ، آقایی بود بسیار مهربون . با چه حوصله و دقتی مادر را معاینه و سونو کرد و بعدش هم کلی راهنمایی و...مادرم وقت خداحافظی گفت : آقای دکتر مادرانی مثل من فدای دکترایی مثل شما.دکتر گفت : خدا نکنه مادر جان.اما لبخند مهربانش شاید حکایت از آن داشت که خستگی کار امروزش با این جمله از تنش بیرون رفت.__________________اطلاعاتم در خصوص انواع قهوه‌ یا نوشیدنی های رایج در کافه‌ها در حد صفر است از پنجره...
ما را در سایت از پنجره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dorehgarde بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 13:41